تختخوابت را مرتب کن
تختخوابت را مرتب کن
همهی ما میدانیم که زندگی، سخت و طاقتفرساست؛ ولی گاهی با انجام کارهایی پیشپاافتاده میتوان به نتیجهای دست یافت که زندگی را تحت تاثیر قرار دهد. عمل بسیار سادهای مانند مرتب کردن تختخواب هم میتواند برای شروع یک روز نیروی انگیزشی شگفتآوری داشته باشد و رضایتی درونی برای به پایان رساندن یک روز خوب برایمان فراهم کند. برای تغییر جهان، اول تختوابت را مرتب کن .( متن پشت کتاب)
کتاب تختخوابت را مرتب کن شامل ده درس کوتاه است که نویسندۀ آن یعنی ویلیام اچ. مکریون – بازنشستهی نیروی دریایی آمریکا، در دوران خدمتش یاد گرفته است. خودش در این باره در مقدمه کتاب می گوید:
این درسها و تجربیات ساده را در تمرینات نیروی دریایی کسب کردم و هر ده درس در مقابل چالشهای زندگی اهمیتی یکسان دارند و این مهم نیست که شما در چه مرحلهای از زندگی و دارای چه جایگاهی در جامعه باشید.
هر فصل متن کوتاهی را در بر گرفته که حاوی یکی از همین درسها و همچنین داستان کوتاهی دربارهی یکی از افرادی است که با نظم، پشتکار، شرافت و شجاعتش الهامبخش بود.
تفاوت عمدۀ این کتاب با سایر کتابهای مشابه این است که نویسنده خود تمامی مراحل و اعمال گفته شده در کتاب را گذرانده و رعایت کرده است.این کتاب به ظاهر ساده می تواند یک تلنگر باشد و تحولی بزرگی در خواننده ایجاد کند.
برای آشنایی با محتوای کتاب تختخوابت را مرتب کن به تعدادی از فصل های آن اشاره می کنیم.
• فصل اول: کار امروز به فردا مگذار
اگر میخوای جهان رو تغییر بدی از تختوابت شروع کن.
اینکه تختخوابم را بهدرستی مرتب کرده بودم، برایم شانس گرفتن پاداش به همراه نداشت، چون این چیزی بود که از من انتظار میرفت. این اولین وظیفهی هر روزم بود و انجام درستش بسیار اهمیت داشت. این کار نظم و انظباط و توجهام به جزئیات را نشان میداد و در پایان روز به من یادآوری میکرد که کاری را به نحو احسن انجام دادهام؛ چیزی که به آن افتخار کنم، هرچند وظیفهی بسیار کوچکی باشد. (تختخوابت را مرتب کن – صفحه ۱۵)
• فصل دوم: تو بهتنهایی از عهدهاش برنمیآیی
اگر میخوای جهان رو تغییر بدی کسی رو پیدا کن تا برای پارو زدن بهت کمک کنه.
هیچیک از ما از لحظات دردناک زندگی در امان نیستیم. مثل آن قایق پارویی کوچک که اساس تمرینات دورهی نیروی دریایی ما بود، لازم است که همهی ما گروهی از افراد خوب و درست را برای رسیدن به مقصد زندگی در کنار خود داشته باشیم. شما بهتنهایی از پسِ پارو زدن برنمیآیید. کسی را پیدا کنید تا زندگی خود را با آن قسمت کنید. تا جایی که امکان دارد دوست پیدا کنید و هرگز فراموش نکنید که موفقیت شما در گرو دیگران است.(تختخوابت را مرتب کن – صفحه ۲۶
• فصل ششم: باید جسارت زیادی داشته باشی
اگه میخوای دنیا رو تغییر بدی با موانع شاخ به شاخ شو.
سرهنگ دوم ارتش که مسئول ماموریت آزادسازی بود، به من اطلاع داد که باید حملهی خطرناکی را در روز انجام دهند. بدتر از همه این بود که تنها راه برای انجام موفق عملیات فرود سه هلیکوپتر نیروی نجات در میان آن محوطهی کوچک بود. ما در مورد گزینههای دیگرِ تاکتیکی صحبت کردیم ولی سرهنگ دقیقا درست میگفت؛ اگر شانس غافلگیر کردن دشمن را داشته باشید، بهتر است شبانه برای عملیات نجات اقدام کنید، ولی این بار این گونه نبود و اگر نمیجنبیدیم گروگانها جابهجا و یا کشته میشدند.
من ماموریت را تایید کردم و ظرف چند دقیقه، نیروی نجات سه هلیکوپتر شاهین سیاه را اعزام کرد و در مسیر محوطهی گروگانگیری مستقر شدند. (تختخوابت را مرتب کن – صفحه ۵۸)
- توضیحات
- بازدید: 568
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.
نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان