تغییر در گرایش های سبکی مدرسه دارالفنون
تغییر در گرایش های سبکی مدرسه دارالفنون
مدرسه دارالفنون از نمونه های قابل توجه در معرفی تغییرات گرایش های سبکی اوایل قرن چهاردهم است. تغییر گرایش های سبکی در دو دوره ساخت و تجدید بنای مدرسه را می توان متأثر از عوامل و زمینه های حاکم در این دو مقطع زمانی دانست.
- در اوایل قرن ۱۴ شمسی در معماری کشورهای پیشرفته، که منشأ الهام معماری کشور ما نیز بود، تحولات عظیمی صورت گرفته بود، به نحوی که الگوهای مورد استفاده معماران قاجاری در کشور مرجع منسوخ شده بود و تداوم آن ها در ایران، با همان سبک و سیاق قبلی منطقی نبود.
- به تحولات قابل ملاحظه علم باستان شناسی در کشور با حضور محققان و باستان شناسان خارجی صورت گرفته بود. اطلاعات بسیار وسیعی در مورد بناها و نحوه تعمیر و مرمت آن ها جمع آوری شده بود و نیروهای اجرایی مؤثری سازمان داده شده بودند که در ساخت بناهای نوساز نیز به خدمت گرفته می شدند.
- میراث معماری دوره اسلامی عمدتا تحت نظارت وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه و به سرپرستی آندره گدار در اداره عتیقات، مورد توجه معماران وزارت معارف قرار گرفته بود. نیکلای مارکف، سموئیل سعید کردستانی و چند معمار دیگر ایرانی و خارجی زیرنظر گدار در طرح مدارس جدید وزارت معارف، از آن بهره می گرفتند.
- تمایل برای ایجاد تحول همراه با حفظ هویت های ملی، به احیای معماری گذشته کشور ایران و از جمله دوره اسلامی انجامید، به نحوی که بتواند در قالبی متحول، کاربردهای جدید را پذیرا باشد.
- اشاعه شیوه های منعطف معماری در جهان از قبیل آرت دکو، که تاریخ و تحول را همزمان پذیرا بودند، زمینه استفاده از معماری ایرانی دوره اسلامی را با پوشش محلی و کاربردی جدید مهیا کرده بود و این تجربه به صورتی وسیع در کشورهای رو به رشد و از جمله ایران، کاربرد یافته بود.
مقایسه طرح مدرسه دارالفنون در دوره قاجار با طرح بازسازی آن، نشان از چرخشی بارز در گرایش های سبکی در معماری دارد که از حدود اوایل قرن چهاردهم شروع شده و تا اواسط دهه دوم آن تداوم یافته بود.
در طرح قاجاری مدرسه دارالفنون عناصر و جزئیات با استفاده از نمونه های فرنگی انتخاب شده اند. استفاده از عناصری از قبیل سقف شیب دار، برجک ساعت، نحوه پوشش پیشانی سقف ها و کاربرد وسیع نقوش گل و بته و نقش برجسته فرنگی بدون تغییر آن ها نشان از آن دارد که در طراحی این بنا، طراح و سازنده دغدغه و ممانعتی در الگوبرداری از معماری فرنگی نداشته و با اختیار کافی طرح خود را به این شیوه نزدیک کرده است.
به کارگیری اصطلاح سبک فرنگی به موازات سبک صفوی نشان دهنده آن است که در این دوره هر دو سبک از مقبولیت کافی برخوردار بوده و در طرح بناهای مختلف به کار گرفته می شدند.
در طرح قاجاری مدرسه دارالفنون تلاشی برای تلفيق معماری فرنگی با محیط و مکان و معماری محلی به چشم نمی خورد گویی همان طور که علم جدید غربی است،
معماری هم می تواند اروپایی و فرنگی باشد.
در زمان بازسازی نیکلای مارکف طراح بنا سبک دیگری را برگزید. امروز این سؤال مطرح است که شاید او می توانست بنا را به شیوه فرنگی مرمت نماید. در اسناد مکتوب، آثاری از این تمایل در انتخاب معمار و سفارش کارفرما مشاهده نمی شود. گویی که در آن دوره معماری قبلی بنا کهنه و منسوخ شده و به اندازهای اعتبار ندارد که اصل آن حفظ شود. برخلاف طرح قاجاری، شیوه معماری طرح بازسازی تمایلی قوی به احیای هویت ملی با اتکا بر معماری دوره اسلامی دارد.
در این طرح به جای قوس های فرنگی نیم گرد، که در دوره قاجار متداول بود، قوس های تیز به کار گرفته شدند و تزئینات فرنگی شامل گل و بته و نقش برجسته به تزئینات آجری مقرنس و کاشی کاری تبدیل شده اند. با وجود عملکرد جدید این مدرسه؛ معماری این بنا در قالب معماری قدیم و محلی عرضه شده است، گویی موضوع تلفیق نو و کهنه و آشتی تحول و سنت در این دوره مطرح و محسوس و اجرای آن ضرورتی اجتناب ناپذیر و مقبول است.
عنوان «فرنگی» در دوره قاجاری متداول شد و به نوعی معماری مبتنی بر سبک های اروپایی و فرنگی آن زمان اشاره داشت. در همان دوره معماری متأثر از میراث تاریخی اسلامی به «سبک صفوی» مشهور شد.
- توضیحات
- بازدید: 537
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.
نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان