تاریخچه خط در دوران باستان
تاریخچه خط در دوران باستان
خط، مانند زبان، زمان پیدایش مشخصی ندارد و دچار تغییر و تحول بسیاری بین اقوام و ملت های گوناگون شد. شاید پیدایش خطوط را بتوان به 5 مرحله تقسیم بندی نمود:
مرحله اول: در این مرحله، انسان های نخستین برای ارتباط برقرار کردن با یکدیگر از زبان اشیا، استفاده می کردند. بطور مثال نمک، به معنای محبت و فلفل به معنای بغض بود. بومیان سمت آمریکا، با گره زدن نخ و یا سوراخ کردن برگ های درختان، با یکدیگر ارتباط برقرار می کردند. یا استفاده از چوب خط که بی سوادان از آن زیاد استفاده می کردند.
مرحله دوم: در این مرحله، استفاده از خط ترسیمی مرسوم بوده است که معنای هر چیزی را با کشیدن نقاشی می رساندند. مانند نقاشی گل، آفتاب و یا حیوانات
مرحله سوم: مرحله مفهوم نویسی و یا ایدئوگرافی، مرحله ای یود که با کشیدن چیزها، به صورت نصفه کاره مفهوم را می رساندند. مانند کشیدن نصفه صورت انسان. و باز هم این نوع کشیدن زمان بر و دشوار بود و به مرور زمان، این نوع کشیدن، تبدیل به اشکالی نامفهوم شد که هر علامت دارای مفهوم خاص خود بود. و حتی در خطوط سومری ها و مصری ها، با آنکه خط پیشرفت کرده است اما در حال حاضر هم علامت هایی مبنی بر آثار گذشته دیده می شود. مانند علامت + که به معنای جمع و یا بعلاوه است.
مرحله چهارم: مرحله خط هجایی و یا تقطیعی، که همان خط کنونی ما می باشد و مکمل خط هجایی و الفبایی که در خط های سومری ها، بابلی ها، عیلامی ها، دیده می شود.
مرحله پنجم: همانطور که قابل ذکر است خط میخی پارسی، مخلوطی از خط الفبایی و هجایی است. در مرحله پنج، خطوط کامل تغییر یافت و بصورت الفبایی شد. خطوط الفبایی همراه با صدا. که می توان گفت، خط اوستا کاملا الفبایی بوده است. هنوز هم تعدادی از خطوط کاملا الفبایی نمی باشند. فینیقی ها با گرفتن خطوط از عبری ها، آن را در جهان گسترش دادند به طوریکه می توان خطوط چینی، در چین و خطوط پهلوی ونبطی، در آسیا و آفریقا را نام برد.
خط مصری قدیم
مصر و مصر شناسی، بسیار مورد توجه اروپاییان و رومی ها بوده است. در مصر افرادی وجود داشتند به نام آم مین مارسِلَن که بدن غلط، خطوط مصری را می خواندند. علمایی که در اروپا بودند سعی کردند تا با کشف مفاهیم خطوط مصری، به معنای آن برسند اما با شکست مواجه شدند. زمانی که ناپلئون به مصر حمله کرد، دیگران را به مصر شناسی تشویق نمود. در آن زمان، کتابی 24 جلدی و نقشه اطلس 12 قسمتی مصر، و کتاب توصیف مصر، انتشار یافت. که به سه زبان عنوان شده بود: زبان مصری قدیم (هیروگلیف)- زبان محاوره ای خط دموتیک (خط جدید مصری)- زبان و خط یونانی.
در زمان ناپلئون، سنگی به نام سنگ "رُزِت" کشف شد که بر روی آن خطوطی حکاکی شده بود. "فرانسوا شام پلیون" شروع به کشف و خواندن نوشته های روی سنگ رزت کرد. و موفق نشد. بعد از آن سنگی به نام "فیل" کشف شد و مورد بررسی قرار گرفت دو نام "بطلیموس" و "کلئوپاتر" را در سنگ فیل کشف کردند و مجدد به سنگ رزت مراجعه و سایر نوشته ها را کشف کردند و مشخص گردید که بر روی سنگ "رزت" قوانین کاهنان معبد نوشته شده است. و این خطوط بر روی سنگ به نام بطلیموس، ثبت گردیده است. و رشته مصر شناسی ایجاد شد که در سر تا سر اروپا به آن می پردازند. هیاتی متشکل از کشور های فرانسه، آلماهن و انگیلیس برای ایجاد حفاری و تحقیقات پی در پی در مصر وجود دارند.
خطوط میخی
از مشکل ترین خطوط در معنا و خواندن آن، خطوط میخی بود. اما با توجه به مشکلات و سختی های آن، اروپاییان به معنای آن رسیدند.
سیاحانی مانند، پیترو دلاواله، شاردن، کنت کای لوس، به جستجو و معنای خطوط و کتیبه ها پرداختند و آن آثار را با خود به اروپا بردند تا آن که از مجموع تحقیقات انجام گرفته، شخصی به نام کارس تنس نی بور، بهترین معنا را انتخاب کرد که متشکل از چهل و دو علامت بود.
بعد از آن محققان بسیاری شروع به تحقیقی در معنای خطوط میخی کردند چه در خطوط میخی بابلی و چه در خطوط آسوری کتیبه بیستون به تعابیر مشترکی دست یافتند. و آسور شناسی به یک رشته در لندن تبدیل یافت. که حتی بنا به دستور پادشاهی لندن 4 نفر آسور شناسی را برای خواندن کتیبه های آسوری، استخدام کردند. افرادی مثل: راولین سُن، تال بُت، اُپ پر، هینکس.
و هرکدام به تنهایی به تحقیقات خود پرداختند و نتایج آن ها کمی مشترک تمام شد.در چند سال اخیر، لوح هایی از جنس خاک رس که به زمان سلوکیان باز می گردد، پیدا کردند که شبیه به کلمات بابلی به خط یونانی نوشته شده بود. و نشان داد که آن چنان که خطوط را معنا کرده اند تعابیر آن ها درست بوده است. و این لوح های کشف شده را در موزه لندن به جای گذاردند.
خط مملکت وان
قبل از ایجاد ارمنستان، دولتی به نام وان یا آرارات موجود بود. که به تمدن آسور و بابلی شهرت داشت. و کتیبه هایی کشف کردند که در "اوچ کلیسای" نخجوان باقی گذاشته اند. خواندن این خطوط در کتیبه ها بسیار سخت بود و بعد ها متوجه شدند که این به خط وانی و آسوری نوشته شده است. در محتوای کتیبه ها در مورد بناهایی که ساخته اند نوشته شده است به غیر از سالنامه ی آرگیشتی که وقایع آن زمان را شرح داده است.
خط هیت ها
مردمان وان، از نظر تمدن به آسور و بابل نزدیک بودند اما از نظر نژاد به مردم هیت.
آنچه مشخص شده این است که مردمان وان حکومت 1000 ساله ی قدرتمندی در آسیای صغیر داشتند. دانشمندانی مانند کُن، دِر، سیس، ین، سعی در کشف معنای خطوط وانی داشتند اما تلاش های آن ها ثمری نیافت. چون از تاریخ این ملت، بی اطلاع بودند.مهر ها، کتیبه ها، و حجاری های بسیاری کشف شد که به دولت هیت در آسیای صغیر منتقل شد و حجاری های به جای مانده، نشان دهنده صنایع خشن آن ها بوده است. این آثار در موزه برلن، به جای گذاشته شده است. پایتخت هیت در ابتدا، پِ تِ ریوم بوده که در حال حاظر بُغاز گیی نام گرفته است.
خط فینیقی
نوشته هایی به زبان و خط فینیقی و یونانی پیدا کردند که به کشف معنای زبان فینیقی منجر گردید و متوجه شدند که زبان فینیقی زبانی سامی است.
خط عربستان جنوبی
با تلاش افرادی مثل دکتر زِت سِن و آرِن، لوح هایی به زبان حمیری کشف کردند. دانشمند فرانسوی گال وی، با لباس عربی وارد عربستان شد که 70 آثار و دست نوشته را پیدا کرد. از بین تمامی دانشمندان "گلارِز" چهار بار به عربستان رفت و هر بار هم به مدت دو سال آن جا می ماند که کتیبه ها و لوح های بسیاری کشف کرد و تحقیقات خود را به صورت مکتوب جمع آوری نمود و در آخر هم بِنت، دانشمند انگیلیسی کتیبه ای به خط سبا، در حبشه کشف کرد که در موزه ها و کتابخانه های آن جا جمع آوری شده است.
- توضیحات
- بازدید: 1148
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.
نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان