موانع موفقیت و راه های غلبه بر آن
موانع موفقیت و راه های غلبه بر آن
همهی انسان ها در دام عادت های منفی، دیدگاههای نامناسب و سرگرمیهای بی ارزش افتادهایم. وقت آن رسیده است که بررسی کنیم چه چیزهای ما را باز میدارد که از همهی نیرو هایمان بهره ببریم. شناختن این عوامل به شما کمک می نماید تا آنها را از سر راه موفقیتتان بردارید وبه سراغ موانع موفقیت برویم.
در این مطلب موانع موفقیت و راههای غلبه را بررسی میکنیم:
۱. عدم وجود چشمانداز
اغلب افراد دربارهی اهمیت هدفمندی حرف می زنند.آن ها میگویند: «قبل از آن که کاری را شروع کنید، هدفتان را مشخص نمایید.» ما به این نصیحت عمل مینماییم و به هدفهای و آرمان های بزرگی فکر میکنیم که میخواهیم آن ها را براورده کنیم. ما تصمیم میگیریم بهترین نمرات کسب کنیم، پر در آمد ترین شغل داشته باشیم، ترفیع بگیریم و... درنهایت، هدفهای ما به امور ملموس مانند پول درآوردن توجه می کنند. این کار مانند تهیهی فهرستی از چیزهای مورد علاقه است. اگر خواهن چیزی هستی، بهتر است، برای خودت هدف داشته باشی و برای رسیدن به آن تلاش نمایید.
اما در اغلب مواقع یک محرک برای رسیدن این اهداف و گذر از موانع مان نداریم.در نتیجه برای پیذوی کردن از اهدافمان بهاندازهی کافی مصمم نیستیم و دلیلی برای پیمودن باقی مسیر موفقیت را نداریم.
این امکان وجود دارد، برای مدت زمان کوتاهی هدفهایمان را با مصمم دنبال نماییم، اما بعد ها کمکم انگیزهمان کمتر می شود تا این که درنهایت به چیزی کمتر رضایت میدهیم.
این اتفاق به این دلیل است که که اغلب افراد چشماندازی اساسی از زندگیشان ندارند. کار آنها مثل ساختن بهتر این قصر ها بدون ساختن پی است. درنهایت اغلب تلاشهایشان از همان اول شکست می خورد. اگر از این جهت به قضیه نگاه بیندازیم، نداشتن هدف از بزرگترین موانع موفقیت است.
۲. نداشتن تمرکز
از دیگر موانع اصلی موفقیت، نداشتن توانایی در متمرکز کردن همهی تلاش هایمان در یک کار خاص است. زندگی های مدرن ما را با مفهوم مشغولیتهای متنوع و دیگر دل مشغولیها فریبنده ولی بیفایده آشنا کرده است که دائم حواسما ن پرت میشود. درنهایت، اغلب تلاشهایمان صرفا به این دلیل است که انضباط و تمرکز لازم بینتیجه میمانند. بهجای تمرکز بر انجام پروژهی جدید، از پروژهای به پروژهی دیگر که مورد علاقه مان است است میپریم. به نظر من این کار یکی از وسع تزین موانع موفقیت می باشد.
اغلب مردم پروژههای ناقص بسیاری دارند که به امان خدا رها شدهاند. ممکن است این برنامه ها در ابتدا جذاب بوده باشند اما آنها با اولین چالش و سختی، بهسرعت سراغ پروژهی دیگری میروند. پریدن از برنامه ای به برنامه دیگر کار نسبتا آسانی است اما راه به جایی نمیبرد. این کار کمکی به موفقیتان نمیکند.
از دیگر مشکلاتی که همزمان با کمبود تمرکز به وجود میآید، آن است که بی آن که متوجه باشیم وقتمان را بیهود هدر میدهیم. اگر برآرمان ها و هدفهایمان تمرکز نماییم ، از وقتمان به ببهترین نحو استفاده نخواهیم کرد. درنهایت بهجای آنکه در پی موفقیت باشیم، وقتمان را را صرف کارهایی سرگرمکننده ولی بی ارزش میکنیم.
- وجود ضعف در اراده
بعضی از افراد به اشتباه تصور میکنند. موفقیت به را حتی به دست میآید. حتی اغلب افراد توقع دارند بهسادگی در کار خود موفق شوند. چیزی که اغلب افراد در توجه نمی کنند، این است که راه موفقیت از فداکاریها زیاد میگذرد. در راه موفقیت با دشواریها و موانع بیشماری روبه رو میشوند.
این تفکر اشتباهی که از اغلب افراد موفق داریم بهنحو چشمگیری به این مسئله دامن میزند. وقتی به آدمهای موفق نگاه میکنیم، دست آورد های آن ها را میبینیم، که در اغلب موارد تلاشی که برای به حقیقت پیوستن رؤیاهایشان کردهاند پنهان میماند. ما خواهیم دید که این افراد در زندگی خود به چه جا هایی رسیدهاند، اما از فداکاریهایی کردند و سختی هایی که کشیدند بیخبریم. حتی از چالشهایی که با آنها روبهرو شدهاند، بی خبریم.
در نهایت در این نوع برداشت اشتباه، وقتی در راه موفقیت با شکست مواجه میشویم و ارادهی مصمم برای ادامهی مسیر را نداریم. ضعف اراده میتواند به مشکلی چالشبرانگیز در مسیر موفقیت تبدیل شود. اگر کسی ارادهی قوی نداشته باشد، قدرت ذهنی لازم برای انجام کارهای ضروری و رسیدن به موفقیت را نخواهد داشت.
ما میتوانیم اراده را مانند یک ماهیچهای ذهنی تصور کنیم. که اگر از آن بهطور مرتب استفاده نمایید. بطور خودبهخود قوی میشود، اما اگر آن را به کار نیندازید، این ماهیچه ضعیف میشود و در برابر وسوسههای کوتاهمدت مقاومتتان سختتر میشود و امکان دارد بهجای تمرکز بر آرمان ها و اهداف بلندمدت، تسلیم کارهای وسوسهانگیز شوید.
۴. تلاش کردن برای جلب رضایت همه
در اغلب موارد، سختی کار در هدف، به انجام دادن کاری نیست، بلکه در تصمیم گرفتن به عدم اجرا کار هاست. ما اغلب اوقات بعضی از کارها و درخواستها را بدون بررسی کردن میپذیریم، اما اگر این کارها بر اساس ضرورت و میزان ارزشی که دارند نسجیم ، در شناختن این که "چه اهداف و کار هایی در اولویت است " سردرگم میشویم و هیچ امیدی در موفقیت مان نخواهد بود. این اتفاق موجب میشود تکالیفی قبول کنیم که انجام آنها کمک چندانی به اهداف ما ن نمیکند. در طولانی مدت این کارها زمان زیادی می گیرند که بهتر است از اولبه فکر رسیدن به اهدافمان باشیم.
بهطور کلی برای آن که دیگران را به هر روشی خوش حال نماییم، کار های بسیاری را قبول میکنیم. ما خواهان این نیستیم که خود خواهانه رفتار کنیم نمیخواهیم خودخواهانه رفتار کنیم، به این دلیل در «نه» گفتن به تعهدات مختلف مردد هستیم. در نتیجه تلاش کردن برای جلب رضایت همه یکی از موانع موفقیت است.
برای برداشتن این مانع بهتر است سر مان تو کار خودمان باشد و به هیچ کس توجه نکیم. وفقط به فکر رسیدن به اهداف خودمان باشیم ولی به معنای این نیست به هیچ وجه مشورت نکنیم بلکه فقط در مواقع مشکل می توانید از دیگران کمک بگیرید تا موفق شوید.
۵. وجود ترس
یکی مشکلات بزرگ بر سر راه موفقیت ترس است. ترس از آن موانعی می باشد است که نباید آن را دست کم گرفت. اگر قرار باشد همهی موانع پروژه برطرف شود، هیچگاه تلاشی صورت نمیگرفت. ترسیدن بیش از حد می تواند بهشدت مانع رشد و پیشرفت در کارتان شود.ترس ما را آن قدر محدود میکند که باعث میشود معمولی بودن را قبول کنیم و مانع پیشرفتمان میشود تا شجاعت کنار زدن محدودیتهایمان را داشته باشیم. ترس همچنین اسن امکان را دارد که ما را از رسیدن و تلاش کردن به رؤیاهایمان بازدارد. اگر هر چالش به نظرمان خیلی خطرناک باشد، موجب می شود که ساکن و منفعل بمانیم و عادتهایی را برمیگزینیم که ما را از انجام کارهای ضروری باز می دارد. ، فقط به این علت که از مواجهشدن با چالش ها و سختی ها هراس داریم.
- توضیحات
- بازدید: 449
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.
نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان