معرفی کتاب نقاط ضعف شما
معرفی کتاب نقاط ضعف شما | راه حل وین دایر برای پیشرفت زندگی
هدف تمام افراد در کره زمین، رشد و پیشرفت در زندگی است. اما برای اینکه در زندگی به هدفتان برسید و پیشرفت کنید؛ ابتدا باید از خودتان شروع کرده و نقاط ضعف تان را بشناسید. در این مطلب، قصد داریم کتابی با همین موضوع و با عنوان «نقاط ضعف شما»، نوشتهٔ دکتر وین دایر را به شما معرفی کنیم؛ با ما همراه باشید.
درباره کتاب
دکتر وین دایر، نویسنده و روانشناسی است تا به امروز کتاب های زیادی نوشته که تمام آنها جزء پرفروشترینها در حوزهٔ روانشناسی بوده است. او در کتاب نقاط ضعف هم سعی کرده که ذهن خواننده را با واقعیتها روبهرو سازد. او از مخاطب می خواهد که تمام خوبی ها و بدی های زندگی اش را بپذیرد و مسئول زندگی خودش باشد. دکتر وین دایر در ادامه در مورد عشق به خویشتن صحبت می کند و به این مسئله اشاره میکند که چرا باید گاهی به خودمان برگردیم، نقاط ضعفمان را پیدا کنیم و در تلاش برای رفع آنها باشیم. او از مخاطب می خواهد که ویژگیهای وجودیاش را پیدا کند و در جایی از کتاب میگوید: «شما باید با اتکا به توان عاطفی خودتان هرچیزی را که میخواهید، انتخاب کنید. درواقع شما توان کنترل عواطف خودتان را دارید و میتوانید در آن کاملا موفق باشید.»

یکی از موضوعاتی که نویسنده به آن اشاره می کند، آیین و رسوم بیهوده و ناکارآمد است. نویسنده ابتدا سعی می کند با بیانی گویا و دوستانه، نقاط ضعف را تعریف کند و سپس با ذکر مثال، راهکاری برای غلبه بر آن ارائه کند و به خواننده کمک میکند تا در برابر آنها از خود محافظت کند. مثلا نویسنده سعی می کند که عدالت را تعریف کند، افراد را از بهانه جویی باز دارد، عجله کردن را نهی نماید و خواننده را به داشتن استقلال شخصیتی تشویق کند.
آیا این کتاب برای شماست؟
اگر به دنبال یک زندگی بهتر هستید و دوست دارید طرز تفکرتان را تغییر بدهید و به خودتان برای داشتن زندگی با کیفیت کمک کنید، حتما این کتاب را مطالعه کنید. این کتاب به افرادی که حاضر نیستند نقاط ضعف خود را باور کنند، کمک میکند تا خودشان نقاط ضعفشان را شناسایی کنند و با آن مواجه شوند. همچنین این کتاب به افرادی که عزت نفس پایینی دارند هم بسیار کمک می کند.
بخشهایی از کتاب
در سطر زیر جملهای است که شما را در لحظهٔ فعلی از حرکت بازمیدارد: «من صبر میکنم و کارها روبهراه خواهند شد.» برای برخی از مردم این جمله جزئی از زندگیشان شده است. آنها همیشه کاری را به یک روز واهی موکول میکنند.
مارک که یکی از مراجعهکنندههای اخیر من بود، نزد من از زندگی زناشویی ناموفق خود شکایت میکرد. مارک پنجاه ساله بود و حدود سی سال بود که ازدواج کرده بود. وقتی که ما باب صحبت را در مورد ازدواجش را باز کردیم معلوم شد که سالهاست گله و شکایتهای مارک تمامی ندارد. او در آن لحظه این جمله را بر زبان آورد: «هرگز هیچ خیری از زندگی زناشوییام، حتی در اوایل ازدواجم، ندیدهام.» من از مارک پرسیدم که چه چیز او را مجبور کرده که این همه سال را به بدبختی و نکبت بگذراند. او اعتراف کرد امیدوار بودم که کارها بهخودیخود روبرهاه شوند. مارک حدود سی سال به این امید توسل جسته بود ولی باز مارک و همسرش از زندگی خود بهرهای نبرده بودند.
مارک ضمن صحبت راجع به زندگی زناشوییاش اقرار کرد که دستکم ده سال است که دچار ناتوانی جنسی شده است. من از او پرسیدم که چرا تا این مدت کاری برای این مسئله نکرده است. او جواب منفی داد و فقط تنها کاری که کرده، از مسائل جنسی بیشتر فاصله گرفته و امیدوار بوده که این مسئله خودش بهمرور زمان حل خواهد شد. مارک باز حرف خود را تکرار کرد: مطمئن بودم کارها روبهراه خواهند شد.
- توضیحات
- بازدید: 615
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.





































































































نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان