معرفی ساختمان مرکزی سوئیس ریه لندن
معرفی ساختمان مرکزی سوئیس ریه لندن
معمار این پروژه نورمن فاستر است. دفتر معماری نورمن فاستر در بیشتر پروژه ها به جست و جوی راهکارهای تازه ای برای استفاده از منابع تجدیدپذیر انرژی بر آمده تا از نابودی منابع طبیعی و افزایش آلودگی های محیطی جلوگیری کند. تقليل مصرف منابع تجدیدناپذیر انرژی و استفاده هوشمندانه از منابع تجدیدپذیر با در نظر گرفتن کیفیت مطلوب زندگی و اهتمام به حفظ منابع برای نسل های آینده یکی از مهم ترین مبانی معماری فاستر را شکل می دهد. او ویژگی های بوم شناختی یک ساختمان را کیفیتی قابل اندازه گیری می داند و معتقد است که ارتباطی تنگاتنگ بین این ویژگی ها و کیفیت های هنری ساختمان - که غیر قابل اندازه گیری است - وجود دارد. مکان، عملکرد، انعطاف پذیری، جهت، فرم، سازه، سیستم های گرمادهی، تهویه و مصالح به کار رفته در ساختمان همگی عواملی هستند که در میزان انرژی لازم برای ساخت، بهره گیری و نگهداری آن دخیل اند.
به نظر فاستر بهترین طرح، طرحی است که بتواند نیازهای اجتماعی، تکنولوژیکی، زیبایی شناختی، اقتصادی و زیست محیطی را با هم برآورد و همین نگرش را در بیشتر پروژه هایش – از خانه های مسکونی گرفته تا ساختمان های عمومی و زیرساخت های شهری - دنبال کرده است. از جمله موارد دیگری که همواره مورد توجه فاستر بوده و او از آن به عنوان ابزاری برای دستیابی به اهداف مطلوب در طراحی به طور گسترده استفاده کرده ادغام عملکردهاست. او با اصول منطقه بندی و جداسازی عملکردها مخالف است و این شیوه را. جزء عوامل مؤثر در افزایش ترافیک و آلودگی در شهرها می داند.لازمه دستیابی به مطلوب ترین حالت در ادغام عملکردها، طراحی فضاهایی با حداکثر انعطاف پذیری و تغییرپذیری است؛ تنها با افزایش انعطاف پذیری و تغییر پذیری می توان فضای لازم برای فعالیت های تجاری، مسکونی، اداری، تفریحی و ... را کنار هم چید و بین آن ها رابطه مطلوب را به وجود آورد. به گونه ای که قادر به پاسخ گویی به نیاز های مختلف عملکردی، اجتماعی، روانشناختی و محیطی این اهداف باشد.
یکی دیگر از پروژه های شاخص فاستر از نظر مفاهیم ذکر شده برجی است که به عنوان دفتر مرکزی شرکت سوئیس ریه در لندن طراحی شده است.
از شکل ساختمان، به عنوان عاملی مؤثر در دستیابی به اهداف معماری، نباید غافل ماند. در برخی پروژه های اخیر فاستر، رویکرد بوم شناختی او در سایه فرم ساختمان تحقق یافته است. یکی از این موارد، تالار شهر لندن بزرگ (۱۹۹۸-۲۰۰۲) است. این ساختمانی که از نمادین ترین ساختمان های جدید لندن، به شمار می رود، در عین هم خوانی با نگرش های بوم شناختی می تواند به مثابه اشارهای استعاری به شفافیت و اهمیت مردم سالاری در تصمیم گیری های کلان هم قلمداد شود.
بیش تر مفاهیم فرمی و عملکردی که در این پروژه ها با موفقیت به کار گرفته شده، قبلا در تعدادی از پروژه های اولیه فاستر تجربه شده بود. برای نمونه استفاده از فرم های منحنی با نمای شیشه ای قبلا در دفتر مرکزی شرکت بیمه ويليس، فابر و دوماس به کار گرفته شده بود. پوسته شیشه ای و منحنی این ساختمان که تمام محیط ساختمان و ارتفاع کف تا بام را پوشانده، محیط و منظره اطراف را به صورت تصاویر کوچک و تکه تکه بازنمایی می کند و با نورپردازی فضای داخلی هنگام شب، این لایه نازک محو شده و سازماندهی و سازه داخل ساختمان آشکار می شود.
با تمام این توضیحات اگر همین پروژه ها و ساختمان ها را با دقت بیشتری تحلیل کنیم، نکته ای در تمام آن ها وجود دارد که توجه به آن، در مورد جنبه های زیبایی شناختی اهمیت بیشتری می یابد. به همین سبب، این ادعا که این پروژه ها فاقد ماهیت هنری هستند، بسیار مشکل است. تمام این پروژه ها، نوعی تنوع گسترده یا واگرایی از مفاهیم و روش های متداول را به تصویر می کشد و در حقیقت، این امر همراه با توجه به فن آوری برتر، شاخص ترین فرصت لازم برای دستیابی به ابداعات و نوآوری های عمیق در حوزه معماری را به دست می دهد. در عین حال، این تنوع برای افرادی که فن آوری را وسیله ای بی ارزش، انحرافی و حتی مبتذل برای عملکردگرایی مهجور و بدون دوراندیشی، حتی برای خود جنبش مدرن می دانند، بسیار ناراحت کننده و غیر قابل قبول است.
- توضیحات
- بازدید: 460
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.








































































































نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان