من یک نجات یافته ام
من یک نجات یافته ام
شک دارم که هیچ بیمارى، هرچقدر هم که براى بدترین خبر آماده باشد، واقعا آمادهى فهمیدن این باشد که سرطان دارد. هیچ چیز نمىتواند آدم را براى لحظهى رویارویى با بزرگترین ترسش آماده کند. (من یک نجات یافته ام – صفحه ۵۱)
کتاب من یک نجات یافته ام 108 داستان درباره تجربیات 108 مرد و زن است که توانسته اند بر این بیماری غلبه کنند وبه اثبات برسانند که این بیماری قابل درمان است.
قسمتی از متن پشت کتاب
این کتاب فقط ۱۰۸داستان نیست. این آینده مبارزه ما علیه سرطان است. مراحلیست که نجاتیافتگان از سرطان پشت سر گذاشتهاند، مراحلی از اشکها تا لبخندها. من یک نجات یافته ام درباره افرادیست که از سرطان نجات یافتهاند. مسیری که طی کرده و استقامت بینهایتی که در این راه از خود نشان دادهاند و حالا درست مثل سایر انسانها زندگی میکنند. این کتاب تلاشیست برای قدر دانی و احترام به هدف و استقامت آنها و منبعیست برای کسانی که در مسیری مشابه قدم برمیدارند.
کتاب ابتدا شامل شرح حالی از زبان مبتلایان به سرطان از زبان خود آنها است. آنها درباره زندگی قبل و بعد از بیماری، عکس العملشان در مواجهه با سرطان، مراجعه به پزشک، تشخیص و... سخن می گویند. حسن این کتاب بر سایر کتابهای این چنینی این است که همه افرادی که در آن حضور دارند روزی این درد را چشیده اند.
این کتاب اطلاعات خوبی درباره سرطان نیز به مخاطبان عامه میدهد، مانند علائم سرطان شاید کمکی باشد برای خواننده تا در صورت مواجه شدن با آنها زودتر اقدام به درمان کند.
علائم و نشانه های سرطان:
1. تغییر در عادتهاى مثانه و یا روده
2. دردى که بهبود نمىیابد.
3. خونریزى و یا ترشح بدون دلیل مشخص و غیر طبیعى
4. به وجود آمدن توده و یا بافت سفت در پستان، بیضهها و یا هرجاى دیگر
5. سوء هاضمه یا مشکل در بلع
6. تغییرات واضح در اندازه، رنگ، شکل و یا ضخامت زگیل، خال یا زخمهاى دهان
7. سرفههاى آزاردهنده و گرفتگى صدا
جملاتی از متن کتاب
زندگى هر دو حالت را با خودش دارد: مصائب و معجزات، لذت و درد، شکست و پیروزى. تمام این اتفاقات متضاد همه در فرصت کوتاهى که در این زندگى داریم با هم جمع شدهاند و تنها کارى که مىتوانى بکنى این است که زندگىات را با تمام این اتفاقاتش مثل یک فیلم تماشا کنى و یا مثل یک کتاب داستان بخوانى. تمام اتفاقات زیبا و زشت، یک به یک آشکار مىشوند و خود را نشان مىدهند. برنامهریزىهایت را باید با مداد بنویسى نه با خودکار، چون ممکن است بخاطر اتفاقات پیش بینى نشده مجبور به تغییرشان شوى. (من یک نجات یافته ام – صفحه ۷۰)
مىخواهم خالصانه از تمام افراد خواهش کنم تا به محض اینکه متوجه مشکلى غیرعادى در بدنشان شدند به دکتر مراجعه کنند. دورهى درمان من به طرز غیرقابل باورى دشوار بود و متاسفانه بخشى از این تقصیر خودم بود. من از بدنم غفلت کردم و اولویت را به فیلمى که مشغول کار بر رویش بودم، دادم. این اشتباهى رایج در دنیاى امروز است. کار را در وهلهى اول قرار مىدهیم و احتمالا خانواده در جایگاه دوم قرار دارد، در حالى که سلامتىمان در اولویتبندىهایمان جایى ندارد. خوانندهى عزیز! مىخواهم به شما یادآورى کنم مراقب خودتان و مراقب بدنتان باشید. پیشگیرى همیشه بهتر از درمان است. باور کنید، من تجربهاش را دارم. (من یک نجات یافته ام – صفحه ۱۵۶)
- توضیحات
- بازدید: 591
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.
نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان