مقایسه کاخ های شوش و کاخ های تخت جمشید
مقایسه کاخ های شوش و کاخ های تخت جمشید
در شوش، هر پادشاه هخامنشی در بخش اگ شهر (آکروپل) برای خود خانه و گنجینه و انبارهای جداگانه برای خراگهایی که می گرفت، می ساخت و در بین خراگ هایی یاد نموده اند از نقره، رنگ، دارو، مو و پشم نام برده شده است و گفته اند که بخش بزرگ طلا و نقره را در ساختن چیزها و سکه ها و ابزار به کار می برده اند و کمتر برای زدن سکه بوده است. این چیزها از برای نگاهداری و بخشش پیشکش ها شایسته تر بود و پادشاه، تنها گاهی که نیاز می شد به زدن سکه می پرداختند.
هرودوت در کتاب سوم صفحه ۹۶ می گوید چگونه داریوش یکم، طلا و نقره به دست آمده از خراگ را پس انداز می نموده. باردانهای گلی و سفالی را از فلز گداخته پر می کردند، هنگامی که فلز سرد می شد، لایه گلی را دور می افکندند بدین وسیله شمش می ساختند و هرگاه که به پول نیاز داشتند از این شمش های طلا سود می جستند. بخش بزرگ دارایی که اسکندر در گنجینه های شاهی به دست آورد، شاید به همین روش نگاهداری شده بود. شایان نگرش ترین این که پر ارج تر چیزهای هنری است که آریان هنگام شرح سپردن شوش به اسکندر یاد کرده است. این چپاول دارای آنچه خشایارشا از یونان آورده است، بود و در بین آنها تندیس مفرغی هارمودیوس و آریستوژیتون پدیدار بود که اسکندر آنها را به یونان پس فرستاد.
نیسه این داستان را با تردید می نگردد ولی با در نظر گرفتن پیدایش یک تندیس مرمر یونانی (ایونی) در گنجینه تخت جمشید، شاید که تندیس گرانبها را به گنجینه های شاهی پارس آورده باشند. اتناوس درباره گنجینه پادشاهی آگاهی هایی سودمند به دست می دهد و می گوید: از جمله میان پیشکشی هایی که از سوی اردشیر دوم پیشکش شده از چادر یا خیمه ای نام می برد که از دیدگاه زیبایی و اندازه بهترین بوده است. هم چنین از تخت خواب با پایه های نقره و تخت نقره و سایبان طلاکاری، نعلبکی های طلای آراسته به گوهرها و بشقاب ها و کاسه های نقره و میزهای دارای پایه عاج، نام برده است.
همین نویسنده از میان چیزهای گرانبها، قالی های نرم ایرانی را که بیوکن ها و شکل هایی زیبا داشته است و پیچک طلای گوهرنشان که بر فراز تخت شاه ایران گسترده بود و درخت های چنار از طلا را یاد می کند.
کلاودیوس از پیشکش هایی که شاه به نمایندگان یونان و کشورهای دیگر می بخشید، سخن می گوید که به هر نمایندهای یک قنطار= تالان بابلی سکه نقره و دو جام نقره که هر کدام یک قنطار ارزش داشت داده می شد افزون بر این ها دستبند و شمشیر و گردن بند که روی هم رفته یک هزار در یک ارزش داشته و یک تن پوش مادی به ایشان می بخشید. پارمنيون برابر آنچه اتناوس گفته است، در یاد کرد چپاولی که از ایرانیان گرفته شده است از جام های طلا (به وزن هفتاد و سه قنطار بابلی و پنجاه و دو منا ( قنطار) و جام های آراسته به گوهرها و سنگ های گرانبها نام برد.
در تخت جمشید از روی نگاره چیزهایی که در نگاره جبهه پلکان آپادانا به صورت پیشکش های نمایندگان (پیرو شاهنشاهی) نموده شده است که به گمانی بسیار از بازمانده های شکسته و سوخته شده چیزهایی که اسکندر، ناچیز دانسته و نبرده بود و در کندوکاوهای پسین پیدا شده است، بیش از آنچه تاریخ نگاران درباره چپاول تخت جمشید شیراز نوشته اند، آگاهی هایی سودمند درباره درون گنجینه به دست می آید.
دیودوروس، تنها اندازه طلا و نقره را (۱۲۰ هزار قنطار) که اسکندر در دژ شاهی به دست آورده بود، یاد می کند و می گوید: اسکندر به سربازان خود اجازه داد، شهر تخت جمشید را سوای کاخ شاهی چپاول کنند. باید دانست که آهنگ از کاخ شاهی همه ساختمان های ایوان تخت جمشید است که آن را در نامیده اند.
دیودوروس بیشتر به شرح چپاول سربازان می پردازد و از چیزهای گرانبها که به دست اسکندر افتاده است کمتر سخن به میان می آورد و می گوید: سالیان دراز همه خانه های شخصی از همه گوشه دارایی ها پر شده بودند و از دارایی بی کران و چیزهای گرانبها و زیور و آراستنی های گوناگون و اندازه بسیار نقره و طلا و تن پوش گرانبها که برخی پارچه ارغوانی و برخی دیگر زر بافت بود، سخن می راند. کوئین توس کورتیوس افزون بر این ها از باردان ها و تندیس های خوب و خوش ساخت، نام می برد که آنها را پاره پاره کردند. دو سوی بالای تاق نما نیز گمان می رود همان گونه که از چند نمونه تاق نمای پدیدار در رس آباد بر می آید مانند آن آراسته و به همان گونه گوشوار باشد.
آگاهی ها و گواهی هایی بیشتر درباره درون گنجینه های گوناگون شاهنشاهی از دیدگاه گونه پیشین و در آمدها و خراگ ها و سرچشمه بر کدام از آنچه به وسیله آقای ادوارد مایر بررسی شده است به دست می آید. دانشمند مزبور افزون بر فلزهای گرانبهای ضرب نشده صورتی از چیزهای گوناگون می دهد که ممکن است در گنجینه های شاهی نگاه داری می کرده اند. این چیزها عبارت است از: کندر، عاج، گوهرها، قالی ها، تن پوش، چادرها، نیمکت، تخت های گرانبها، باردانهای طلا و نقره، جنگ ابزار، ادویه، ابریشم و کاغذ.
گروه های علمی که در بابل و شوش کاوش و کندوکاو کرده اند پیروز به پیدا کردن انبارهای شاهی هخامنشی نشده اند رابرت کلدوی یک ساختمان ایرانی به شکل آپادانا را در بابل شرح می دهد. داریوش یکم و جانشینان وی در بابل که کاوش کنندگان شوش، ساختمان های کاخ های داریوش یکم و جانشینان او را پیدا کرده اند، ولی در هیچ یک از انتشارات از آن این کاوشها از انبارهای شاهی، یادی به میان نیامده است. این بناها بی تردید در کرانه استوار تپه آکروپل که دیولافوآ، سازوکار اصلی آن را از روی فرضیات خود نمودار ساخته، پدیدار بوده است. گنجینه هگمتانه با کاخ ها و بازمانده های دوران هخامنشی و دوره های پیش تر هنوز در زیر شهر همدان کنونی، پنهان است.
- توضیحات
- بازدید: 538
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.






























































































نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان