تسلی بخشی های فلسفه اثر آلن دوباتن

تسلی بخشی های فلسفه اثر آلن دوباتن

کتاب تسلی بخشی های فلسفه یکی از آثار آلن دوباتن است که در این کتاب تلاش کرده است خواندن فلسفه را به ساده ترین شکل ممکن و به زبانی همه فهم لذت بخش کند و در این مسیر موفق بوده است چرا که یکی از پرفروشترین و محبوب ترین کتابهای موجود است و به زبان های مختلف ترجمه نیز شده است.
همانگونه که از نام کتاب نیز پیدا است نویسنده به دنبال فلسفه ای است که تسلی بخش و امیدوار کننده باشد.آلن دو باتن در تلاش است تا با استفاده از آرای فیلسوفان بزرگی چون سقراط‌، اپيكور، شوپنهاور، مونتني‌، نيچه و سنكا انسان را دلداری دهد و با استفاده از نظرات این شش فیلسوف پاسخی برای مشکلات و سوالات روزمره انسانها پیدا کند. او در این کتاب شش فیلسوف بزرگ را در برابر شش مشکل انسانها قرار می دهد و هرکدام از این فیلسوفان نماینده ای برای حل یک مشکل از سیل مشکلات آنسانها هستند. سقراط فيلسوفي تسلي‌بخش در مواجهه با عدم محبوبيت است‌، از سقراط مي‌آموزيم كه کوچکترین اهمیتی به عدم محبوبيت ندهیم، سنكا پاسخگوی ما در برابر احساس نااميدي و ياس است و اپيكور مشكلات مادي و اقتصادي ما را درمان مي‌كند، اين اپيكور است كه بايد براي بي‌پولي ما فكري كند. مونتني فيلسوف ناتواني‌ها و ناكارآيي‌هاي ماست و شوپنهاور نيز تسلي‌بخش قلب‌هاي شكسته است‌. در آخر نيچه ‌، فيلسوف ارتفاعات بلند هم ياور انسان در برابر سختي‌هاي زندگي است‌.

کتاب با عدم محبوبیت آغاز می شود، سقراط فیلسوفی بود که عدم محبوبیت ذره ای او را نسبت به عقایدش متزلزل نکرد و تا پای جان دست از افکار خود نکشید. اپیکور فیلسوفی است که بر لذت جسمانی تاکید دارد از نظر او لذت اغاز و انجام خوشبختی است. آزادی، دوست و تفکر سه چیزی هستند که از نظر اپیکور اگر انها را داشته باشیم بی پولی دیگر برایمان بدبختی محسوب نخواهد شد. بخشی از كتاب با جمله‌اي از سنكا پايان مي‌يابد: «چه لزومي دارد براي اجزاي زندگي گريه كنيم‌؟ كل زندگي گريه دارد.» از ديد دوباتن فلسفه مونتني فلسفه سازش است‌: بدترين مشكل ما خوار شمردن وجودمان است‌، بايد از مبارزه دروني با پوشش‌هاي جسماني خود دست برداريم و آن‌ها را به عنوان واقعيت‌هاي تغييرناپذير پذيرا شويم‌. دوباتن صراحت مونتني را موجب از بين رفتن تنش‌هاي روحي خواننده مي‌داند. شوپنهاور در برابر غم های ناشی از عشق بهترین فیلسوف است.نیچه آخرین فیلسوف است او که فیلسوف مشقت نام دارد می گوید کسانی که خواهان رضایت خاطر در زندگی هستند باید تن به تحمل مشقات نیز بدهند.

جملة عجیبی از نیچه در این کتاب
"در حق انسان هائی که دوستشان دارم،آرزوی رنجوری،پریشانی،بیماری،بدرفتاری و آزردگی میکنم.آرزو میکنم که آنها با خود خوار شماری ژرف ،عذاب بی اعتمادی به خود و بدبختی شکست خوردگان ناآشنا نمانند."

بخشی از کتاب
وقتی عشق ما را در هم شکسته ، تسلی بخش است که بشنویم خوشبختی هرگز جزئی از برنامه نبوده است. فقط یک اشتباه مادرزادی وجود دارید، و آن این است که می پنداریم زندگی می کنیم تا خوشبخت باشیم… تا زمانی که بر این اشتباه مادرزادی پافشاری کنیم جهان پر از تناقض به نظرمان می رسد؛ زیرا در هر قدمی، در مسائل کوچک و بزرگ، مجبوریم این امر را تجربه کنیم که جهان و زندگی قطعا به منظور حفظ زندگی سرشار از خوشبختی آرایش نیافته اند. به همین دلیل سیمای تقریبا همه افراد سالخورده حاکی از احساسی است که ناامیدی خوانده می شود.